سایه ام امشب ز تنهایی مرا همراه نیست
گر در این خلوت بمیرم، هیچکس آگاه نیست
من در این دنیا به جز سایه ندارم همدمی
این رفیق نیمه راهم گاه هست گاه نیست
من عاشق تنهايي ام --- سرگشته ي شيدايي ام
ديوانه ي رسوايي ام --- تو هر چه مي خواهي بگو
مرا اینگونه باور کن
کمی تنها کمی خسته
کمی از یادها رفته
خوب رویان جهان رحم ندارد دلشان
باید از جان گذرد هر که شود عاشقشان
روزی که سرشتند گل پیکرشان
سنگی اندر گلشان بود همان شد دلشان
:: بازدید از این مطلب : 12120
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4