مصاحبه با دكتر ايرج نوروش؛ طولاني بود، دل نشين، جذاب و پر از نكته هاي آموزنده.
اين مصاحبه در دانشكده مديريت دانشگاه تهران و قبل از بازنشسته شدن آقاي دكتر نوروش توسط اعضاي انجمن علمي تهيه شده است.
از اين استاد فقيد و گرامي بابت همكاري و لطفشان به ما بسيار سپاس گزاريم و بايد به ايشان عرض كنيم:
"دانشجويان جاي خالي شما در گروه حسابداري دانشگاه تهران را شديداً احساس مي كنند."
آقاي دكتر؛ لطفاً كمي درباره ي خودتان بگوييد، كجا و كي به دنيا آمديد و چه طور حسابدار شديد؟
در سال 1323 در تهران متولد شدم. تحصيلات ابتدايي و دبيرستان را در مدارس فيروزكوهي، اديب و هدف گذارندم. از نوجواني به رشته ي پزشكي علاقه داشتم و پيرامون آن نيز مطالعاتي كرده بودم. پس از دبيرستان در كنكور سراسري پزشكي شركت كردم اما قبول نشدم. تحصيل در حسابداري را شروع كردم. استادي داشتم كه مدام از وضعيت مناسب كار و تحصيل در كشور امريكا براي ما صحبت مي كرد. با توجه به سهولت سفر به امريكا در آن زمان، به همراه نيمي از دانشجويان كلاس، كشور را به مقصد امريكا ترك كردم. به اين ترتيب بود كه تحصيل در رشته ي حسابداري دانشگاه ايالتي كاليفرنيا را آغاز كردم. مدرك ليسانس و فوق ليسانس را از دانشگاه هاي بركلي و گلدن گيت اخذ نمودم. پس از آن براي گذراندن تعطيلات به كشور بازگشتم و در اين مدت كوتاه ازدواج كردم و به خواست همسرم در ايران ماندگار شدم. رئيس وقت دانشكده مديريت دانشگاه تهران از من براي تحصيل در مقطع دكتري و تدريس دعوت كرد. پيشنهاد او را پذيرفتم و به اين ترتيب داستان حضور سي و پنج ساله ي من در دانشگاه تهران آغاز شد.
کتابی در زمینه ی پزشکی دارید به نام »کاندیدا آلبیکانس باکتری دو چهره«. با توجه به رشته ي دانشگاهي شما و موضوع اين كتاب، دلیل نگارش آن چیست؟
در کودکی به نوعی بیماری گوارشی دچار شدم. ٣ بار هم تحت عمل جراحی قرار گرفتم ولی بی نتیجه بود. از روي کنجکاوی مطالعاتم را در این زمینه بیشتر کردم و به نتایج علمي مفیدی رسیدم. به اين ترتيب به عامل بيماري ام پيبردم و توانستم آن را درمان كنم. خواستم با نگارش اين كتاب نتیجه ی مطالعات و تجربيات خود را در اختیار دیگران قرار دهم.
سايت هاي آمارگيري معتبر، حسابداري را از مشاغل پرطرفدار و جذاب در سراسر دنيا معرفي مي كنند. فكر مي كنيد چه چيز باعث جذابيت اين رشته در دنيا شده؟
حسابداري زبان تجارت است و امروزه تجارت و فعاليتهاي مالي بخش عمده ي زندگي انسان را به خود اختصاص داده است. اين موضوع باعث جذابيت بيشتر حسابداري شده است . واقعيت اين است كه حسابداري در صورتي جذاب است كه به طور كليشه اي مطالعه نشود و محصل به درك و فهمي عميقي از مطالب دست يابد. در تائيد صحبت شما به يك نظرخواهي اشاره مي كنم كه چند سال پيش از دانشجويان رشته هاي اقتصاد، مديريت و حسابداري امريكا به عمل آمد. در اين تحقيق، دانشجويان، دروس حسابداري را داراي بيشترين جذابيت در ميان ساير دروس خود توصيف كردند.
پيشرفت حسابداري در ايران را در سال هاي اخير چگونه ارزيابي مي كنيد؟
در سطح آموزش در مقایسه با 20 سال گذشته پيشرفت قابل توجهي داشته و منابع درسی از لحاظ کمی و کیفی توسعه پيدا كرده است. در گذشته به دلیل ضعف منابع درسي در رشته ي حسابداري و عدم دسترسي به منابع غني در اينترنت، فارغ التحصيلان اين رشته از توان علمي كمتري نسبت به فارغ التحصيلان امروز برخوردار بودند و اكثراً گرايش هاي رشته ی مدیریت را برای تحصيلات تكميلي انتخاب می کردند. در حالی که امروز با توجه به دسترسي دانشجويان به منابع معتبر درسي، این وضع(مهاجرت دانشجويان حسابداري به رشته هاي مديريت در مقاطع ارشد و دكتري) تغییر کرده است.
مي دانيم در كشور ما فاصله ي عميقي بين علم و عمل وجود دارد. زماني كه در امريكا تحصيل مي كرديد اين شكاف را در آن جا هم حس مي كرديد؟
خير. در كشور هاي صنعتي و توسعه يافته به علت گسترش خصوصي سازي، فاصله ي كمي بين علم و عمل در اين رشته وجود دارد. به همين علت، دانشجويان اغلب به دنبال كسب دانش و مهارت اند، زيرا مي دانند بدون دست يابي به تخصص لازم نمي توانند شغل مناسبي پيدا كرده و در آن دوام بياورند.
در كشور ما به علت وجود اقتصاد دولتي و به علت نقش محوري سياست دولت در راهبري واحدهاي خرد اقتصاد و حمايت هاي دولتي از طريق اهرم هاي گمركي و تعيين نرخ هاي مصوب، رقابت چنداني بين واحدهاي تجاري وجود ندارد. بنابراين مديران اين واحدها با درجات مختلف شايستگي قادرند موقعيت خود را حفظ كنند و دانش و مهارت مديريتي نقش چنداني در انتخاب و دوام شغلي آنها ندارد. با اجراي واقعي هر چه سريعتر اصل 44 و نياز بيشتر به افراد واجد شرايط در صحنه ي رقابت اميد است كيفيت آموزش و پژوهش در مراكز علمي و دانشگاهي براي پاسخ گويي به اين نياز ارتقا يابد و از فاصله ي علم و عمل در اين رشته كاسته شود.
دانشجو چگونه مي تواند به كاهش اين فاصله كمك كند؟
دانشجو بايد نقش سازندگي داشته باشد. هر روز بر دانش خود درباره ي مسائل پيرامون رشته ي تحصيلي اش اضافه كند. از اتفاقات جامعه آگاه باشد و در مورد خطاهاي موجود –با دانشي كه به دست مي آورد- جسورانه اظهار نظر كند.
نقش اساتيد در اين زمينه چيست؟
متأسفانه عدم تأمين مالي كافي اساتيد ما مانع از مشاركت بيشتر آن ها در اين زمينه است. اين امر، باعث شده اساتيد ترجيح دهند به جاي آن كه وقت خود را بيش تر صرف دانشجو كنند، به فعاليت هاي جانبي بپردازند. با اين حال مطمئن باشيد اشتياق بيشتر دانشجويان باعث جذب اساتيد به اين برنامه ها مي شود.
نظرتان در مورد كار در كنار تحصيل چيست؟
طبيعتاً كار باعث كسب تجربه مي شود و اين خوب است. اما بهترين كار براي دانشجو عمق بخشيدن به مطالبي است كه در دانشگاه تدريس مي شود. در كنار عمق بخشيدن به موضوعات درسي مرتبط (مطالعه مطالب جانبي پيرامون مباحث درسي)، كار با نرم افزار هاي حسابداري و زبان انگليسي را بياموزيد. در دوره هاي كارآموزي شركت كنيد و به تدريج وارد بازار كار شويد. به اين ترتيب مي توانيد سطح خود را از لحاظ آموزشي و حرفه اي ارتقا دهيد. با علمي تر شدن اعتبار بيشتري درمحيط كاري آينده ي خود بدست آورده و راه را براي پذيرفته شدن بيشتر در جامعه و ارتقا شغلي هموار مي سازيد و همچنين اعتماد به نفس بيشتر براي اظهارنظر كردن در مجامع پيدا مي كنيد و در نتيجه به راحتي خواهيد توانست در سيستم مالي - حسابداري كشور تاثير مثبت گذاشته و به رفع نقايص كمك كنيد.
آقاي دكتر دانشجويان شما معتقدند سرعت تدريس شما در كلاس ها بالاست و دانشجويان شما معمولاً از برنامه ي درسي تان عقب تر اند. اين امر دليل خاصي دارد؟
ببينيد دانشجو بايد هميشه در جست و جوي دانش باشد. بايد با پيش مطالعه سر كلاس حاضر شود. اما متأسفانه در كشور ما اغلب دانشجويان به اين موضوع اهميت نمي دهند. به اين اميد سر كلاس مي نشينند كه استاد بيايد، حجم زيادي از مطالب را در يك جلسه توضيح دهد و آن ها هم با جزوه نويسي موضوع را ياد بگيرند كه اين امر غيرممكن است. در رشته شما حجم دروس بالاست و اگر قرار باشد به كندي حركت كنيم از جامعيت و كيفيت مطالب كاسته مي شود.
پس معتقديد سرعت شما زياد نيست و سرعت دانشجويان شما كم است؟
خير. البته نمي توان گفت سرعت دانشجويان كم است .اگر به پيشرفت حسابداري دانشكده توجه كنيد ملاحظه ميكنيد كه دانشجويان حسابداري جزء دانشجوياني هستند كه وقت كافي صرف درس خواندن مي كنند و به خوبي پيشرفت مي كنند.
در آن يك سالي كه در دانشگاه گرين ايچ لندن استاد مهمان بوديد سر كلاس هايي كه حسابداري بين المللي و مديريت مالي تدريس مي كرديد چنين مشكلي نداشتيد؟
به هيچ وجه. آن جا دانشجو برنامه ي كلاس را مي گرفت. طبق برنامه پيش مطالعه مي كرد. در كلاس بيشتر به بحث راجع به درس مي پرداختيم تا آموزش آن. اين از ويژگي هاي كلاس خوب و باكيفيت است. دانشجويان تمام وقت در آنجا حداكثر حدود 15 واحد درسي در هر نيم سال اخذ مي كردند و تمام وقت خود را صرف تحصيل مي كردند. در دانشگاه هاي ما دانشجويان اغلب 20 تا 24 واحد براي هر نيم سال انتخاب مي كنند و گاهي اوقات معادل 40 واحد كار مي كنند و البته به اندازه ي 10 واحد هم وقتشان را در ترافيك مي گذرانند و انتظار دارند به اندازه كافي بر مطالب درسي اشراف داشته باشند كه اين امر امكان پذير نيست.
چه کسی را موفق می دانید؟
کسی که تنها زمان حال را نبیند و به آنچه كه هم اكنون دارد اكتفا نكند. بتواند آینده را ببيند، براي آن برنامه ريزي و تلاش كند. به تعبيري نيمه ي پر ليوان را ببيند و براي پرتر كردن آن هر لحظه در تلاش باشد.
با این توصیف، خودتان را فرد موفقی می دانید؟
خیر، من خودم را فردي موفق نمي دانم. در واقع هيچ كس نمي تواند بگويد كه موفق است. کسی که برای موفقیتش میزان تعیین کند در واقع خود را به هدف کوچکی محدود کرده که با رسیدن به آن باید از حرکت بایستد. من کسی را در زندگی موفق می دانم که بتواند از دو نعمت سلامت جسم و روح خود -که خداوند در اختیارش قرار داده- استفاده کند و بنابراين همواره برای حفظ و ارتقاء سلامت جسم و جامعه ي خود تلاش کند. هر کسی نقشی در سلامت جامعهاي كه پذيراي اين جسم و روح است، دارد و من هم به نوبه ی خود سعی کردم در وسع خودم به سلامت جامعه کمک کنم.
در مورد موفقيت شغلي چطور؟
تعريف موفقيت شغلي از نگاه افراد متفاوت است. برخي موفقيت شغلي را دسترسي به مقامات بالا و كسب امتيازات مادي و نفوذ اجتماعي مي پندارند . برخي ديگر موفقيت را در رسيدن به آرامش وجدان و انجام درست وظايف ميدانند. در تمام 35 سال تجربه ي كاري خود هرگز در صدد پست و مقام نبودم و همواره به انجام درست تكاليف خود اكتفا مي كرده ام.
تعريف شما از اين مفاهيم چيست:
دانشجوي ايده آل:
خودش باشد و از واقعيت و حقيقت دفاع كند. افراد و سازمان هاي جامعه به دنبال افراد صادق، سالم و قابل اطمينان مي گردند و اين بزرگ ترين چيزي است كه دانشجو مي تواند در خود پرورش دهد.
استاد ايده آل:
فردي است كه بي طرفانه واقعيت را به دانشجويان خود نشان دهد و به آن ها شخصيت و احترام گذاردن به ديگران را بياموزد و آنان را براي زندگي سالم در جامعه هدايت كند.
انجمن علمي ايده آل:
اعضاي اش ايده آل باشند، هويت انجمن علمي را حفظ كنند و حضورشان به انجمن اعتبار دهد. هدف داشته باشد و از نظر علمي و اخلاقي الگوي كامل يك دانشجو باشند.
دانشگاه ايده آل:
دانشگاهي كه فارغ التحصيل شدن از آن افتخاري بزرگ براي هر كسي باشد و خوب البته در رده بندي هاي بين دانشگاههاي دنيا دانشگاهي برتر محسوب شود.
براي آينده تان چه برنامه اي داريد؟
هر چه زودتر خودم را بازنشسته خواهم كرد تا يكي دو نفر به آرزوهايشان برسند.
از كسي كه نام دانشجوي دانشگاه تهران بر اوست چه انتظاري داريد؟
از نظر اخلاقي هم به خانواده هم به استاد خود احترام فراوان بگذارد. حتي در انتقاد كردن از ضعيف ترين استاد، احترام را شرط اول خود قرار دهد. از بين رفتن احترام باعث از بين رفتن ارزش هاي ديگر مي شود.
از نظر علمي خودش را با بهترين دانشجويان رشته ي خود در دنيا مقايسه كند. خود را در عرصه ي رقابت بزرگتري ببيند و رقابت را به افراد اطرافش محدود نكند.
حرف آخر دكتر نوروش براي دانشجويان؟
نگرش علمي را در دانشگاه حراست كنيد. اين نگرش نبايد آسيب بيند. هدفتان از تحصيل در دانشگاه صرفاً گرفتن مدرك نباشد. همواره به ارزيابي خود بپردازيد. از خود بپرسيد چه آموخته ايد و آموخته هاي شما چه قدر با منابع طراز اول دنيا فاصله دارد . همواره در راستاي كاهش اين فاصله تلاش كنيد . از منافع آني و تلاش هاي فرصت طلبانه دوري كنيد و به دنبال حقيقت و واقعيت باشيد. حسادت ها را در بين خود از بين ببريد و رقيبان اصلي خود را در خارج از كشور جست و جو كنيد.
تمام
تهيه كنندگان:
زهرا شمس
:: موضوعات مرتبط:
معرفی اساتید و دانشجویان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 33462
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3